#رخ_دیوانه_پارت_61
خوب بعد کلاس یکم نشستم
کلا قهوه های خاله دوست دارم تا قهوم تمام بشه،بایرام نام اومد حالا فهمیدم بایرام کی
بایرام فامیلی ان شخص بود پریسا بایرام یک دختر ترک ساکن شمال تهران که رشته نقاشی میخوند ترم اخر بود
اما خدایی برام قابل درک نیست اینا با 23سال سن هنوز لیسانس نگرفته بودن
الان من خودم دارم میکشم که شونزده سالگی برم دانشگاه
بایرام تازه رسیده بود از تهران داشت میگفت سر خوابگاه مشکل پیدا کرده .
خوب حامد من باید برم دیگه خوشحال شدم پریساجان
منم همین طور عزیزم
اسی کاری نداری
نه به سلامت
خاله خداحافط
توی راه یاد حرفای خاله می افتم نامزد حامد کسی که حامد دوستش داشته مدتی با هم بودن وقتی دختر ازدواج کرده حامد بهم ریخت
شاید دلیل رفتار حامد همین خاله میگفت تا حدودی من شبیه اون دختر هستم
romangram.com | @romangram_com