#رخ_دیوانه_پارت_28
سلام خانم نکونام
باورم نمیشد وارسته اما چطور تونست مقدم راضی کنه ؟ ریحان یادت رفت سرهنگ مملک اخ مگه یک کلک مگه براش کاری داره
سلام خوش امدین اقای مجد بفرمایید
خودم رفتم صندلی روبه روش نشستم
بفرمایید میوه میل کنید اقای مجد
صرف شده ممنون ترجیح میدم بریم سرکارمون
بله خواهش میکنم از چشماش معلوم اگر الان من نبری کارگاه میکشمت
مامان ناتاشا من با اقای مجد میرم کارگاه
به مجد گفتم از این طرف اقای مجد
کارگاه نقاشی و چرم من سوییت طبقه سوم خونه بابا سهیل بود
از پله ها بالا رفتیم در براش بارکردم تعارفش کردم داخل بشه
بفرمایید اقای مجد
romangram.com | @romangram_com