رمان رخ دیوانه

#رخ_دیوانه_پارت_21

بشین فاطی

جا میخوره میشین

میگم میشنوم دلیل این که کم در حقت معرفت کردم که بی معرفتی کردی

فاطی عکس های من دست یک پسر غریبه چرا باشه فقط تواون عکس ها داشتی و من چرا فاطمه؟

جا میخوره میخواد توجیح کنه

هیچ توجیحی نمیخوام توضیح بده

درد من محمد ریحان

ریحان تو محمد برای خودت میخواستی تو محمد از من گرفتی

من محمد برای خودم میخواستم این چه حرفی میزنی فاطمه من حتی این شخص ندیدم ،بعدشم تو من نمیشناسی من اهل پسر بازی نیستم فاطی چشمم پر پسره ،حالا عکس هام دست کی فاطمه ؟

دست محمد میگفت تو دوست داره میگفت دوستت داره ریحان ،من جونم به جون محمد وصل

چی میشنیدم دوستم کسی که برام خیلی مهم بود من به یک پسر که معلوم نیست کی هست فروخت

تف انداختم توی صورتش رفتم سوار ماشین شدم

اشکام جاری شد حالا چیکار کنم بهتر پولش بدم تمام کنم همه چیز

romangram.com | @romangram_com