#رج_زدن_های_زندگی_پارت_29

دهنم وامونده ...بعد از اون همه کتک ...بازهم ميخواد امتحان بده ....؟

-چيه ؟چرا دهنت وامونده؟

نفسشو با شادي بيرون ميده وميگه ...

ميبيني توحيد ...خدا چقدر خاطرم رو ميخواد ...به جاي اينکه امروز امتحان داشته باشم ...فردا دارم ...اگه امروز بود وقت نميکردم دوره کنم ...

سرشو بلند ميکنه ...

-چاکرتم خدا جون ...

ومن زل ميزنم به اون نگاه ژرف که غرق مناجات با خداي خودش چسبيده به سقف اسمون ...

حالا که فکرشو ميکنم ميبينم يه وقتهايي خيلي ناشکرم ..ماندني تنها به خاطر زمان امتحانش شاکر خداست ولي من ..

خيلي چيزها رو بايد از اين دختر کوچولو ياد بگيرم ..اين هم روش ...

تشکر بابت هر چيز کوچيک ...قدرداني از خدا به خاطر جزئيات ..نبايد يادم بره ...بايد از ماندني مکتب شکر گزاري رو ياد بگيرم ...

حالا همون نگاه سراسر عميق که از نظر من زيباترين نگاهِ ....خيره شده به من ...

-توحيد برو ديگه... کلي کار دارم ..قالي هم مونده


romangram.com | @romangram_com