#پسرای_بازیگوش_پارت_2

میلادودیدم که با دختری سبزه وموهایی دودی و لوند به سمت اتاق خواب می رفت،لبخندی روی لبام اومد،خوش سلیقه است همیشه بهترین وبر میزد.
-حسین!
به سمت دخترک برگشتم، صورت بانمکی داشت.
:جانم؟!
-به کی داشتی نگاه میکردی، لبخند می زدی؟!!! (با دلخوری)
نیش خندی زدم :
:به هیچ کس، امشب تو چشممو گرفتی عزیزم.
خودشو لوس کرد ودست انداخت دور کمرم وبا عشوه گفت :ع واخدانکشتت حسین جووووووووووووون توام خیلی جذابی.
امیرعلی با لبخندی که چال گونش اونو جذابتر کرده بود به سمتم اومد.
-حسین دیدی میلاد چه دافی بلند کرده؟؟؟!!!
:آره مگه می شناسیش؟؟!!! (باتعجب)
-مگه نمیدونی دختر کیه؟؟!!!
:نه نمی شناسمش؟!
-نگاهی به شادی انداخت،دوست نداشت کسی کنارمون باش.ازشادی عذر خواهی کردموبه گوشه ای رفتیم...
:خب دختر کیه؟!
-دختر اصالتی
:اصالتی کدوم خریه؟!!! (جلوی دهانم رو گرفت)
-هیس...
:چته؟! مگه چی گفتم؟؟؟!!!

romangram.com | @romangram_com