#پرواز_را_به_خاطر_بسپار_پارت_48
- منکه مامانم خودش تو خونه پیتزا درست میکنه.
این بچه با مادرش آدمهای عجیبی بودن. تنها چیزی از من که برای اونها جلب توجه کننده نبود شغل و معروفیتم بود که در این مدت یکبار هم خانم نیکوسرشت از من یادگاری یا امضا نخواسته بود. حتی سعی نکرده بود که رابطه شو با من از حد یک همسایه فراتر ببره.
- مامانت کجاست؟
- رفته بالا دوربین عکاسی رو بیاره و از من و آدم برفی عکس بگیره. اوناهاش اومد
رو به خانم نیکوسرشت گفتم:
- سلام خانم
- سلام. خسته پیاده روی نباشید؟
- ممنون
باز هم همون نگاه سرد و بیتفاوت که فقط ادب اونو مجبور میکرد که کمی با من حال و احوال کنه.
به خدا سرمای برفهای اونروز از نگاه اون زن گرمتر بود!
آیلین گفت:
- مامان آقای شاهکار دیشب پیتزا خورده و دلش درد میکنه.
روشو به سمت من کرد :
romangram.com | @romangram_com