#پرواز_را_به_خاطر_بسپار_پارت_26
- چند ساله که خونه زندگیم دستشه. از چشمام بیشتر بهش اعتماد دارم. ولی اگه شما شک دارید، به خودتون مربوط میشه.
با ادبانه جوابهای کوبنده ای به من میداد که راه هرگونه اعتراضو میبست.
- شما که بهش اطمینان دارید کافیه. من میرم لباسامو عوض کنم. بعدش کلیدها رو براتون میارم. فقط میشه لطف کنید وسط کارش یه سر بهش بزنید تا جایی از قلم نیوفته.
- سعی میکنم برم.
- ممنون خانم
- خواهش میکنم. ببخشید من تو خونه خیلی کار دارم. هنوز بیشتر از نصفی از کاسه های آشو پخش نکردم...
- میتونم بهتون کمک کنم؟
- راضی به زحمت شما نیستم. نسا و آیلین انجام میدن. خداحافظ.
به سرعت به داخل آپارتمان رفت و درو روم بست. نه تعارفی کرد که به داخل برم و نه اجازه داد که ازش خداحافظی کنم
من پشت در بسته موندم با یه علامت تعجب از بی تفاوتی او ن زن در اولین دیداربا من، سوپر استار مشهور و محبوب مردم، امین شاهکار.
به آپارتمانم برگشتم و لباسمو عوض کردم.
romangram.com | @romangram_com