#پناه_زندگی_پارت_191


-بله متوجه ام .شرایط زندگیم باعث شد چند وقتی غیبت کنم به هرحال بچه ها هم دبیر میخواستند وبه من دیگه احتیاجی نبود

-امیدوارم دیگه اینجا غیبت هاتون طولانی نشه

-از این بالت خیالتون راحت باشه

-چند روزی آزمایشی اینجا کار کنید تا ببینم کارتون چه جوریه .هرچند حامد جان معمولا دست روی خوب آدم هایی میذارن .به منشی بگید محل کارتون رو نشونتون بده .اگر هم مشکل وسوالی داشتید من در خدمتتون هستم

لبخندی زدم وگفتم: مچکرم با اجازه

از دفتر اومدم بیرون وبا دقت به اطراف نگاه کردم .شرکت کوچیک اما شیکی بود .منشی خودش اومد سمتم وگفت: بیا محل کارت رو نشون بدم

رفتیم داخل یه اتاقی گفت: اینجا اتاق تو ،ایشالله بعد از این که استخدام شدی میتونی هرجور که بخوای درستش کنی .چون معمولا با اتاق تو کار ندارن واینجا نمیان برای همین آقای دادفر گذاشته آزاد باشید

اتاق خیلی خوشگلی بود یه میز بزرگ چوبی قهوه ای سوخته روبه روی در گذاشته شده بود ویه کمد هم گوشه ای از اتاق چند تا صندلی جلوی میز قرار داشت .

گفتم: خیلی اتاق خوشگلیه

-من بهاره هستم

-خوشبختم منم مهتاب هستم .شما از کی اینجا کار میکنید ؟

-از همون اولی که اینجا افتتاح شد من بودم . آقای دادفرتوی دانشگاه منو میشناختند برای همین ازم درخواست کار کردند


romangram.com | @romangram_com