#اسوه_نجابت_پارت_66
دلم را از زمین بردار
صدای خنده آیلین و مریم از تو اتاق میاد. چقدر دوست دارم برم پیششون ولی هنوز منو صد در صد به جمع دو نفریشون نپذیرفتن! کاملا حس میکنم که یک سری از رفتارهای مریم به خاطر ادب و نزاکتشه!
در این دنیای وانفسا
تویی تنها ، منم تنها
نکن امروز را فردا ، بیا با ما ، بیا تا ما
امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
مریم در آستانه ی در اتاق ظاهر میشه!
- لبسهامو چیدم. مونده لباسهای آیلین که کاری نداره! میخوای کمکت کنم؟
خدایا چقدر زود حاجتها مو بر آورده میکنی! ممنونم!
نگاهی پر از عشق بهش میندازم:
- ممنون میشم کنارم باشی!
مریم لبخندی میزنه و وارد اتاق میشه!
romangram.com | @romangram_com