#استاد_جذاب_من_پارت_45

دریا:رهام گفت خیلی مواظب ماشین باش

و از کنارم رد شد و رفت تو اتاق منم متعجب خشک شدم همونجا قبلا خوبه میگفت آقا رهام الان دیگه میگه رهام اخییی بچم از دست رفت رفتم و روی مبل نشستم که دریا هم بعد ۲۰ دقیقه اومد یه مانتو جلو باز آبی نفتی پوشیده بود که تا روی زانو هاش بود و آستینش تا روی آرنج زیرشم یه پیرهن مشکی بود با یه شلوار لی و مقنعه مشکی با یه کوله آبی و قهوه ای از در زدیم بیرون که همزمان با ما رادوین هم از خونه خارج شد

دو قدم اومد جلو ماهم دوقدم رفتیم جلو و دقیقا روبه روی اسانسور بودیم

رها:سلام

دریا:سلام

رادوین:سلام......فکر نمیکنید یکم دیر کردین؟

بیا از همین الان شروع کرد با پرویی گفتم

رها:بله میدونیم

درحالیکه دکمه آسانسور رو میزد لبخندی زد و گفت

رادوین:شانس اوردین که دوساعت اول با خودم دارین البته همین یک بار میبخشم دیگه تکرار نشه

رومو برگردوندم و زیر لب گفتم

رها:برو بابا

رادوین:گفته بودم گوشام تیز


romangram.com | @romangram_com