#استاد_جذاب_من_پارت_33

رها:خب باورت شد

دستشو به سمت پذیرایی دراز کرد و گفت

رادوین:بله بفرمایید

رفتم داخل و نشستم روی مبل کنار دریا زن عمو تو آشپز خونه بود عموهم روی مبل دونفره روبه روی ما رادوین هم کنارش نشست و ماهم روی مبل سه نفره بودیم که هستی هم جفت من نشست

عمو:خب دخترم واسه چی اومدین شیراز؟

رها:مامان اینا نیومدن فقط خودم و دریا اومدیم راستش امسال دانشگاه قبول شدیم شیراز دیگه مجبور شدیم بیایم

رادوین مشکوک پرسید

رادوین:رشتت چیه؟

رها:حسابداری

رادوین:به به پس یکی از استادات خودمم

نهههههههههه من و دریا متعجب نگاه کردیم بهش و همزمان گفتیم

رها و دریا:توووووووو

رادوین: بله مشکلیه؟


romangram.com | @romangram_com