#استاد_جذاب_من_پارت_3

دریا:نه بابا خودم بهشون میگم توهم الکی میوفتی تو زحمت

رها:نه بابا زنگ بزن

شونه ای بالا انداخت و گفت

دریا:باشه

گوشیش رو برداشت و زنگ زد به مامانش منم رفتم پایین پیش مامان و بابا........

خودمو مظلوم کردم و بایه چهره نگران نشستم جفتشون که اگر این خبر رو دادم حداقل دلشون واسم بسوزه

بابا:چی شده دخترم؟

یه نگاه به بابام کردم و یه پوفی گفتم دوباره سرمو انداختم پایین

مامان:ای خاک تو سرت دانشگاه قبول نشدی نه؟من میدونستم که از همون اولم از تو آبی گرم نمیشد

رها:ماماااان قبول شدم ولی.....

بابا:ولی چی بابا؟

رها:ولی تهران نه

مامان:په کجا؟


romangram.com | @romangram_com