#استاد_جذاب_من_پارت_23
رها:په چی؟
رهام:ماشینم
دلخور رومو برگردوندم و گفتم
رها:نوبرشو اورده..
رهام اومد نزدیک و آروم تو گوشم گفت
رهام:خیییلی زیاد مواظب خودت باش...باشه خواهری؟
لبخندی زدم و از ماشین پیاده شدم و محکم بغلش کردم و ازش خدافظی کردم سوار ماشین شدم و رفتم خونه دریا اینا دوتا بوق زدم که دریا و مامان و باباش اومدن پایین باهاشون خدافظی کردیم و پیش به سوی شیراز و دانشگاه....
#پارت۷
توی راه بودیم که دریا کنجکاو در داشبورد ماشین رو باز کرد اولش متعجب بود بعد عصبی شد و درشو محکم بست خاک برسرم چی توش دید وااااااای رهام معتاد نباشه نه بابا بنده خدا
رها:چی توش دیدی؟
دریا:رها
رها:جانم
دریا:رها رهام نامزد داره
romangram.com | @romangram_com