#استاد_دوست_داشتنی_من_پارت_27
-ممنون، بفرمایید؟
-...
-گوشی رو بدین بهش.
-...
-چی شده عزیزم؟
-...
-گریه نکن قربونت برم، کدومشون شکسته؟
-...
-خودم یه دونه خوشگلشو واست می خرم باشه خوشگلم؟
ایش، چه زن پرویی داره! معلوم نیست چشه اینجوری داره گریه میکنه. اَه اَه! بدم میاد از این سوسول بازیا. با صدای خداحافظش به خودم اومدم.
-خب داشتیم چی می گفتیم؟ آهان یادم اومد! خب، حالا بالاخره قبول کردین من اون پیره خرفت چاقالو نیستم یا نه؟
-بله، قبول کردم.
ازش خداحافظی کردم و اومدم بیرون. اونم به گرمی جواب خداحافظیمو داد. خندم گرفته بود، به خاطر کار یک ساعت پیشم. بیخود نبود یهویی قرمز شد!
واردحیاط دانشکده شدم که یهو لاله های پرپر اومدن جلوم.
romangram.com | @romangram_com