#نیاز_پارت_85

به صورتش نگاه میکنم و میگم ..
- حرفهاتو زدی منم با بی میلیه تمام گوش دادم ... فکره اینکه من بهت آدرسه خونم رو بدم از سرت بیرون کن ..فهمیدی ؟ الان هم ترجیح میدم با تاکسی برم تا با ماشینه تو ..
دستم رو به دستگیره در بردم ..به پهلو شدم که در رو باز کنم ... بازوم به شدت درد گرفت ...
این فشار و درد تنها میتونست ناشی از یک قدرت مردانه باشه ... درست فهمیده بودم پنجه های پر قدرتش رو دور بازوم نگه داشته بود
-وایسا ...
فشار عجیبی به بازوم وارد میشد ... دردش اذیتم میکرد ... نا خود آگاه بادست راستم روی انگشتانش رو گرفتم و سعی کردم دستش رو از دور بازوم بردارم ..مگه میشد؟..قوی تر از این حرفها بود ...
-هر چی سریعتر دستتو بکش کنار تا ...
پوز خندی زدو نگاهم کرد و گفت ..
-تا چی ؟ میخوای جیغ و داد راه بندازی ؟ بنداز ... از این ماشین هیچ صدایی بیرون نمیره ... یا میخوای گریه کنی ؟ گریه کن چیزی که زیاده زنه گریون تو ماشین ... فکر کردی کسی میاد میپرسه چرا اشک میریزی نه، ملت سرشون شلوغ تر از این حرفهاست که بخوان و بیان به درده تو برسن ... یا میخوای از ماشین خودتو پرت کنی پایین ؟ در قفله ... میخوای امتحان کن .. پس بهتره مثله بچه آدم آدرسه خونت رو بدی که ببرمت خونه ... من هم گشنمه حوصله کل کل با تو یکیو ندارم ... آدرس ...
همزمان صدای گوشیم میاد و کیان دستم رو ول میکنه ..من هم دستم رو به فاصله چشم بهم زدن از روی دستش بر میدارم ..
تلفنم رو از تو کیفم بر میدارم .. آریا بود ..
اونقدر از دستش ناراحت هستم که بتونم تماسش رو ریجکت کنم ...
-آدرس !
- خودتو بکشی هم من آدرس بده نیستم ! پس نپرس ..
-گفتم آدرس ...
- ...
-به نفعته آدرس رو بدی وگرنه مجبورم که ببرمت هتل و تو یکی ا اتاقهای هتل بخوابی ... بعدش هم فردا صبح از اونجا بری خونه ..
کمی نگاهم میکنه ... م*س*تقیم تنها هدفه نگاهم بود ... بدون ذره ای پلک زدن !
گوشیم باززنگ میخوره ... آریا ... ریجکت ...
انگار از نگاه کردن خسته میشه ...
ماشین رو به حرکت در میاره ... صدای موزیک فضای ماشین رو در بر میگیره ..
آهنگ سلام از خواننده معروف لیونل ریچی ...
جز آرامش چیزه دیگه ای دریافت نمیکنم ...
از ستارخان بیرون میره که تلفنش زنگ میخوره ...

@romangram_com