#نقاب_من_پارت_168
-واي اقاي دکتر مغز و اعصابم بخواطر اين رفتار هاي ناگهاني شما درد ميکنه تجويز شما چيه
نگاهي به من انداخت و از رو خشم بلند شد دستاشو قلاب ميز کرد و با اون ابرو هاي در هم کشيدش سرم داد زد و گفت:
-تو اين جا چه غلطي ميکني
زبونم بند اومد واومد جلو با اون روپوش سفيد گفت:
-با تو بودم
بازوم و گرفت و تکون داد و گفت:
-چرا اومدي اين جا
با لکنت گفتم:
-من... من....
عصبي سري تکون داد و گفت:
-من من چي ها؟ من من چي؟
دستامو از دستش بيرون کشيدن و گفتم:
-باز که افسار پاره کردي چته تو؟
عصبي دستي به سرش کشيد و گفت:
-برو گم شو از اين جا بيرون
-ها؟
دستمو گرفت و در اتاق رو باز کرد و به بيرون منو ميبرد گفت:
-گفتم برو بيرون
عصبي دستشو پس زدم و گفتم:
romangram.com | @romangram_com