#نقاب_من_پارت_160

-هيسسسس ادماش همه جا هستن
-يعني اين قدر خطرناکه
-خيلي، جديدنم دنبال کسي به اسم سونياست ميخواد به خودش نزديکش کنه

کيک پريد تو گلوم
داشتم خفه ميشدم ليوان ابي نزديک لبم اومد و يه مقدار خوردم
ترس تو وجودم يه جوري خودشو جا کرده بود
نفس عميقي کشيدم سارا معمولي گفت:

-خوبي
-بله خوبم ممنون بابت اب
-خواهش
يه مقدار قهوشو نوشيد و به بيرون خيره شد و گفتم:

-سونيا کي هست؟

نيم نگاهي بهم انداخت و گفت:

-نميدونم دختريه که اومده خونه همسر سابق من

سعي کردم خودمو متعجب نشون بدم و گفتم:

-تو ازدواج کرده بودي؟

از زير ميز مبايل رو به صورت ضبط صدا گزاشتم و گفت:

-بله من ازدواج کرده بودم
-چرا جدا شدي
-خوشتيپ و با جذبه بود پولدار بود اما احمق خيلي احمق تر از اون چه که فکرشو بکني

عصبي شده بودم و گفتم:

-دليل جدا شدنت احمقيش بود؟

پوزخندي زد و گفت:

-نه فکر ميکرد دوسش دارم اما اين طور نبود پولدار بود از همينش خوشم ميومد
يه دوستي داشت به اسم ساميار ايراني بود خيلي خوشتيپ بود چشمايي سبز و وحشي درست مثل تو

romangram.com | @romangram_com