#_نبض_احساس_پارت_136
هستي روبه عسل گفت:ميبيني عمه چقدعموت وحشيه؟
باحرص گفتم:هستي؟
هستي بالبخند:جونم داداشي کاري داشتي؟
امين:خواهشاشروع نکنين توروحيه بچم تاثيرميزاره.
_خوبه چندماهشه ها
امين:به هرحال دخترمن زرنگه همه چي روميفهمه.
_خب معلومه ديگه به عموش رفته.
ّ*******
"نازنين"
بابا:نازنين؟
_جانم بابا؟
romangram.com | @romangram_com