#مهندسین_شیطون_و_اخمو_پارت_10

حرفی نزدم و سکوت کردم
نمیخواستم بیشتر از این خوردم کنه...حس میکردم از استرس و عصبی بودن درجه حرارتم رو هزاره
رییس همونطور که نگام میکرد داشت فرم زیر دستم رو هم هی نگاه میکرد
دستشو آورد جلو ...منظورش این بود که فرم رو بدم بهش
دادم دستش ...کمی که خوند روشو به سمتم کرد
رییس-ببینید خانم میری ...من نمیدونم منظورتون از این مسخره بازیها چیه میشه منو روشن کنید !
-خوب...خوب من تو آموزشگاه فنی یه دوره گذروندم و ...میدونم میتونم از پس این کار بربیام ...
رییس-ما مدرک معتبر لازم داریم
-خوب مدرک فنی من هم معتبره...از بهترین آمو....
حرفمو قطع کرد
رییس-منظورم مدرک دانشگاهیه...مثل این مدرکتون ..هه...
بازم پوزخند ....اعصابمو داشت تحریک میکرد
تحملم تموم شد ...بلند شدم و ایستادم
-باشه ...ممنون که وقتتون رو در اختیارم قرار دادید ...ولی باید بگم شما واقعا آدم بی ملاحظه و اعصاب خوردکنی هستید ....من اگر اینجام چون مدرکشو از آموزشگاه گرفتم ...
اونم مثل من ایستاد ...این دفعه چشماش قرمز و رگ گردنش متورم ...بلند داد زد
رییس- پس این مدرک پرستاری چیه دست من؟؟
-جرم که نکردم ....پرستاری خوندم ...دوستش داشتم ولی از کار تو بیمارستان متنفرم....نمیدونم چرا !! یه مدت کار کردم دیدم نمیتونم.... بعدم رفتم سراغ آموزشگاه ....

romangram.com | @romangram_com