#ملودی_زندگی_من_پارت_162



دریــا! شاید چون اومدیم لب دریا هوس کرده این آهنگو گوش بده!

به خدا سرم درد گرفت از بس این آهنگ و گوش کردم. چه چیز این شعر نظرشو جلب کرده که هی گوش میده؟

دوباره اهنگ و با خودم زمزمه کردم:

" دریا رو به قلبم دادی ... به قلبم دادی! "

اخه کی؟ نکنه به یاد اون عکسا گوش میده؟ شاید اسم اون دختر دریاست و الانم که اومدیم سمت دریا به یادش داره گوش میده! چه میدونم!

- کی دریا رو به قلبش داد؟

حواسم نبود که این سوال و بلند پرسیدم متاسفانه!

رامبد و روژین خندیدن.

سرمو به سمتشون برگردوندم و گفتم:

- به چی میخندین؟!

روژین لبخندشو جمع کرد و گفت:

- هیچی!

چپ چپ نگاهش کردم و گفتم:

- آدم که به هیچی نمیخنده!

روژین خندید و گفت:

- میگم چقدر ساکتی، نگو تو ذهنت دنبال جواب سوال بودی!

دهن کجی کردم و چشم غره ای رفتم.

- هه هه، خندیدم! آرشام خان میشه آهنگو عوض کنین؟ واقعا سرم درد گرفت.

روژین خودشو به پشت صندلی رامبد چسبوند و گفت:

-آره ، ملودی راست میگه. از موقعی که سوار شدیم گذاشتی، مخم سوت کشید!

حالا اونجور که روژین می گفت نبود اما تا چند تا آهنگ گوش می کردیم دوباره میزد رو این آهنگ.


romangram.com | @romangram_com