#مامورین_پر_دردسر_پارت_85

اشکی هیچ چی؟؟؟مامان و بابام حتی ارزش یه قطره اشک و

ناراحتیتم نداشتن؟بببینم تو اصلا میفهمی چی به سرم اومد؟درم

میکنی بدبخت شدم و انقدر راحت دربارش حرف میزنییی ?

توی لعنتی چراااا انقدر خونسردییییی اخهههههه قلبی

داریییی که بخوای باهام همدردی کنی؟تو دوستی یا دشمن حالا هم

برو بیرون من با تو هیچ قبرستونی نمیام هری

با صدای بلندی در حالی که داشتم
از شدت عصبانیت میترکیدم

گفتم:خفه شو و اون دهن لامصبو ببند دختره احمق من و بگو نگران

چه خریم به درک که نمیای به اصفرورسافلین که میخوای خودتو

romangram.com | @romangram_com