#مامورین_پر_دردسر_پارت_53


گوشه نگین دار که پایینش تیزی داشت .به مناسبت تولد 18سالگیم باهم خریده بودیم

از بالکن اومدم بیرون و رو تخت دراز کشیدم و خوابم برد...

با صدای دریا از جام بلند شدم و بعد شستن صورتم رفتم که حاضر بشم

شلوار تنگ سرمه ای مانتو کرم سفید که کمربند پارچه ای میخورد

و پوشیدم رفتم جلوی اینه چشمام سرخ شده بود یه مداد

مشکی تو چشمام کشیدم و بعد زدن یه رژ مات موهامو بالای سرم

بستم و با کلیپس گوجش کردم و شال قهوه ای تیره امو سرم کردم و
زدم بیرون
مامان اینا داشتن صبحانه میخوردن منم یه لیوان اب پرتغال

خوردم و گونه مامان و بابا روب*و*سیدم و رو به دریا گفتم که پاشه بریم

romangram.com | @romangram_com