#مامورین_پر_دردسر_پارت_172

از جام بلند شدم و رفتم طبقه بالا کیفمو برداشتم و رفتم طبقه پایین
در مقابل نگاه غمگین و نگران سه تاشون با خونسردی رد شدم

غم تو نگاهشون که تقصیر من نبود ،بود؟
منی که خودم هنوزم گیج بودم که نمیتونستم مسبب این غم باشم میتونستم؟

سوار ماشین شدم ورفتم سمت خونه خودم

تو راه با یاداوری اینکه لب تابمو برداشتم زدم رو ترمز و شماره دریا

رو گرفتم و ازش خواستم که ببرش دفتر


دریا)

لب تاب ستاره رو گذاشتم تو کیفش اعصابم حسابی خورد شده

بود دیشب وانمود کرد اشتی کرده بعد برداشته میگه میخوام برم خونه خودم

romangram.com | @romangram_com