#مامورین_پر_دردسر_پارت_150
گوشیو قطع کردم جلوی اینه وایسادم از امروز همه چی عوض
میشه گردنبند تو گردنم و به دستم
گرفتم با خشونت از گردنم بیرون کشیدمش و پرتش کردم رو میز
:بیا داخل
ارایشگر وارد اتاق شد رو صندلی نشستم دستورات لازم و بهش داده بودن
سه ساعت بعد با گفتن اماده شدین بلند شدم و لباس روی تخت و
پوشیدم
جلوی اینه ایستادم
موهام بلوند مش شده بود و
ابروهام نازک تر .خالکوبی رو ساعد دستم کمی میسوخت
romangram.com | @romangram_com