#مامورین_پر_دردسر_پارت_143
داشتن راجب اینکه چجوری پیدامون کردن حرف میزدن اروم به شایلین گفتم:از الی خبری شد؟
-نه گوشیشم خاموشه
سرمو تکون دادم حس خوبی نداشتم
گوشی شایلین و گرفتم و شماره الناز و گرفتم ولی در دسترس نبود
کلافه داشتم راه میرفتم که باران اومد سمتم:چیه؟عین مرغ پر کنده شدی چرا
:الناز
-باید یکم تنها باشه
:اشتباه میکنی تنهایی براش خوب نیس اون همیجوریش کم عقله میزنه یه کار دست خودش میده
رفتم سمت سمیعی و خواستم اخرین محلی که ردیاب الناز نشون
romangram.com | @romangram_com