#لرد_سوداگران_پارت_112
_اره دستام و شستم
_خوبه
حرص خوردنش بنظرم جالب بود، رو دماغ کوچیکش چین میوفتاد وگوشه لبش کج میشد
_تا فردا قراره بهم زل بزنی؟
پرو رو خیلی اروم گفت انگار میترسید من حرفاش و بشنوم ،بروی خودم نیوردم .ولی انگار قرار نبود کاری بکنه
نفسم با حرص دادم بیرون و بلند شدم که برم تو اتاقم
_کجا میری برات غذا کشیدم
_اره کشیدی رو هوا هم نگهش داشتی،که حتما من لب نزنم
لبش و به دندون گرفت ،از رفتار خودم حالم بهم خورد انقدر بدبختم که برای یه غذا به این ادم بپرم ،به سمت اتاقم راه میرفتم که دنبالم میومد
_برا چی دنبالم میای جوجه
چشماش گرد شد با تعجب نگاهم کرد
_من جوجم؟
_ویدا حوصله ندارم بیا برو رد کارت
_باشه بیا اینو بخور بعد من میرم
_نمیخوام هیچ کوفتی بخورم ول کن
پله ها رو بالا میرفتم که بازم صدای پاش میومد ،نزدیک اتاقم بودم که با عصبانیت برگشتم سمتش و زدم زیر سینی .جیغ بلندی کشید و عقب رفت
romangram.com | @romangram_com