#لمس_خوشبختی_پارت_42
-گمشو روانی این چه حرفیه
-خواستم یک تعارفی کرده باشم وگرنه وظیفتون بود
با این حرفم بچه ها زدن زیر خنده. با خنده گفتم:
-برید دیگه خداحافظ
مهرداد گفت:
-می خوای باهات بیام؟
-نه با تارا و پارسا میرم دست گلتم درد نکنه
-وظیفه بود
-صد البته
مهرداد خندید و گفت:
-دیگه پرو نشو
بچه ها که رفتن سوار ماشین پارسا شدیم. پارسا گفت:
-درسا کجا برم؟
تارا نیم نگاهی بهم انداخت و گفت:
-بیهوش که بودی گوشیتو روشن کردم امیرسام اس ام اس داده بود بیا خونه خودمون، نزدیک 20 دفعه هم زنگ زده بود، بهش نگفته بودی با مایی؟
سرمو پایین انداختم و گفتم:
-پس بریم همونجا دیگه
پارسا ماشینو روشن کردو قبل از این که حرکت کنه گفت:
-کار درستی نکردی درسا جان، اگه بلای بدتر از این سرت میومد مهرداد میوفتاد توی دردسر
راست می گفت اینو خودمم میدونستم اما دیگه کار از کار گذشته بود پس چیزی نگفتم و از پنجره به بیرون خیره شدم.
جلوی در خونه که رسیدیم با کمک تارا پیاده شدم، تارا خواست زنگ درو بزنه که سریع کلییدو از توی کیفم در اوردم و به سمتش گرفتم. بی حرف درو باز کرد و کمک کرد تا داخل بریم. پله هارو با جون کندن بالا رفتم، از اونجایی که میدونستم داخل خونه چی نتظارمو می کشه رو به تارا گفتم:
-تارا جان تو برو دیگه من خودم اروم اروم میرم داخل از پارسا هم تشکر کن
تارا با شک نگاهم کردو گفت:
-باشه گلم مراقب خودت باش بهت زنگ میزنم
لبخند زورکی زدمو با چشم رفتنشو دنبال کردم. توی پیچ پله که گم شد،، زیر لب بسم الله گفتمو درو باز کردم. دستمو به دیوار گرفتم و با هر بدبختی بود داخل خونه شدم.، چراغ اشپزخونه روشن بود و نور کمی هالو روشن کرده بود، با کمک دیوار خودمو به اشپزخونه رسوندم و سرکی توش کشیدم، خدارو شکر امیرسام اونجا نبود. احتمالا خوابیده دیگه. سعی کردم تا جایی که امکان داره بدون سرو صدا خودمو به اتاقم برسونم.
وارد اتاق که شدم کلید برقو زدمو خودمو روی تخت رها کردم. پام دوباره به درد افتاده بود و نفسمو بند اورده بود. داشتم اطراف گچ پامو ماساژ میدادم که صدایی گفت:
-انگاری خوش نگذشته بهت، می بینم که داغون شدی
با ترس به عقب نگاه کردم امیرسام به چارچوب در تکیه داده بود و با اخم نگاهم می کرد. وقتی دید چیزی نمیگم ابرویی بالا انداخت و گفت:
-خونه بابات خوش گذشت؟ مامان جونت که اصلا خبر نداشت کجایی خوب بود؟
نگاهمو ازش گرفتم و به قالی زل زدم. صداش نزدیک تر شد و گفت:
romangram.com | @romangram_com