#خواستگاری_یا_انتخاب_پارت_6
می کنن به لرزیدن! شیر باش پسر!
دوربین یه نماي بزرگتر رو می گیره . تموم خانمهایی که منتظر اومدن مترو بودن، با »
حالت عصبی جمع شدن دور این دو تا مرد ! مرداي دیگه هم از ترس شون رفتن یه گوشه
واستادن!
فریبا درست پشت سر مرد کوتوله واستاده . مرد کوتوله که تازه متوجه اشاره هاي پسر
جوون شده، آروم بر می گرده طرف فریبا که پشتش واستاده . سرش درست تا سی نه ي
فریباس!
« تا فریبا رو می بینه که با عصبانیت داره بهش نگاه می کنه، می گه »
خانم محترم غلط کردم!
فریبا با کیف ش محکم می زنه تو سر کچل مرد کوتوله ! مرد کوتوله سرش یه تکون می »
« خوره اما اما بلافاصله می گه
حق مه!
همون داخل مترو
مرد کوتوله با حالت دویدن فرار می کنه و یه مرتبه سی چها تا لنگه کفش همزمان پشت
سرش پرتاب می شه!
صحنه
فریبا اینا سوار مترو شدن . داخل مترو شلوغه . فریبا اینا واستادن . جلوششون یه مرد رو »
« صندلی نشسسته
romangram.com | @romangram_com