#کلکل_شش_نفره__پارت_94


متین...اسمش متین بود.

نمیدونم چرا فکرم میرفت سمت اون

یاد اولین باری که دیدمش افتادم تو راه پله ها.

دیشب که از دست اون دو تا غول بیابونی نجاتم داد.

و اخرم امروز ....

(پررویی دیگه کاریش نمیشه کرد)

صداش تو گوشم بود..

خودمو درک نمیکردم این رفتارا از من بعید بود

ارام_ترانه؟

_بله ارام؟

ارام_بیا اینجا فکر میکنم لازمه که یه چیزایی رو توضیح بدی

رفتم و کنارش رو مبل نشستم.

ارام_ارمینا ، ارمینا کجایی؟

ارمینا_بلهههه؟

ارام_بیا کارت دارم.

ارمینا_الان

بعد چند لحظه ارمینا هم اومد و کنار من و روبروی ارام نشست.

romangram.com | @romangram_com