#کلکل_شش_نفره__پارت_64


_اصن هیجان ندارینا ، هم عین پیرزنا همش که مشکی میپوشین ، شهربازی هم یه عالمه غر میزنین تا بیاین

ارمینا_چییییی؟ به رنگ مشکی توهین کردی نکردیا . مشکی شیکه عزیزم نه پیرزنی

ارام_خیلههه خببب دیگه سر یه بیرون رفتن چقد باهم بحث میکنین

_بحث نه عزیزم گفت و گو.

ارمینا_ترانههههه ی گااااو ادا منو در میاریییی مگه دستم بهت نرسه.

_اعوذو بالله ، باز این دوباره جنی شد ، قرصاتو خوردی خیخیخی...

جییییغغغغغ....

واااییی ارام ارامی ارام جونم بیا اینو از من جدا کن الان سیاهو کبود میشمممم یعنی شدم دیگه ، ووویییی نیشگون نگیرررر وحشیی اوووف درد میگیرههه خدااااا

ارمینا_دوس دارم، تا تو باشی دیگ ادا منو در نیاری.

از زبون متین:

_اوووف چه خوابی بووود، چقد چسبید. ععع پس این دوتا کوشن.

امیییییییین، امیررررررررر

امین_مرررررگ، عین خرس خوابیده حالا هم که بیدار شده داد میزنه.

_فکر کردم رفتین بیرون

امین_تو میخوای زیاد خودتو خسته نکن، با این فکر کردنت

امیر_کجا پاشیم بریم خب؟

متین یادت که نرفته واسه چی اومدیم اینجا، واسه کار اومدیم کااااار

romangram.com | @romangram_com