#کلکل_شش_نفره__پارت_46
امین_خب چی میگفتم دیگه باو اصن منم بیخیال . امیر اقا رو کن
فهمیدم به اون یکی دختره نزدیک شدی و دم گوشش یه چی گفتیا
_عه کی؟؟؟
امین_همون موقع که شما سرت گرم بحث کردن بود
امیر_منم این دختره رو دیشب که شما رفتین تو اسانسور دیدم.
یکم زیادی جیغ جیغ میکرد امروز لازم داشت یه حال اساسی ازش بگیرم
_چقد عجیب.
امین_چیش عجیبه؟
_اینکه هممون به نهوی این دخترارو دیدیم من که میگم قسمته، نه بچه ها؟
امین_:/
امیر_:|
_هااان خب چیه؟؟؟ چرا اینجوری نگاه میکنین؟
امیر_متین خودتو جمع کن که فکر کنم واقعا رد دادی .
زود باشین که خیلی ول گشتیم باید بریم کارای شرکت رو انجام بدیم.
متین_امیر من گشنمه کار کردنم نمیاااد
امین_تو کی کار کردنت میاد داداش جان این که طبیعیه حرف نزن راه بیا .
romangram.com | @romangram_com