#کلکل_شش_نفره__پارت_39


_هااااان

ارمینا_حولم کوووو

_ای خاک تو سرت من چمیدونم حوله ی تو کجاس

ارمینا_بیا بده دیگه تو حموم نیس

رفتم و حولشو پیدا کردم.



_بیا بگیر .

ارمینا_مرسی گراز جونم

_خواهش.



رفتم تو اشپزخونه بلکه یه چیزی بخورم که دیدم ارمینا و ترانه صبحانشونو خوردن ای عنا بدون من؟؟

منم یه لیوان شیر برا خودم ریختم و رفتم بالا بیشتر از اینم میل نداشتم.

ترانه_ارام من خوب شدم؟

به ترانه نگاه کردم که تیپ یدست سفیدی زده بود و بهش میومد.

_اوووممم بلههه عالیههه

ترانه_خیخیخی مرسی تو حاضر نمیشی؟

_چرا الان.

romangram.com | @romangram_com