#کلکل_شش_نفره__پارت_33
_چییی گفتیییی؟؟؟ ینی من حیوونم؟؟؟ خودت حیوونی بیشعوووررر فرهنگ داشته باااششش
اسانسور واستاد و درش باز شد.
+تو به خودت ناخاطر جمعی به من چه؟
اینو گفت و داشت میرفت که دنبالش رفتم من باید حقمو از این احمق بگیرم.
پیش خودش چی فکر کرده؟؟؟
_هوووی کجاا میری یابو علفی؟؟؟
+برو جون مادرت خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه
_منتظر تلافی باش جناب
+بااااششش . الانم خیلی وقتمو گرفتی برو خونتون که دیر وقته
_چیییییی؟؟؟ منو مسخره....
عه احمق عوضی درو بست
یکی نیست بگه اخههه کپک من ضایه ام یا تو؟
منو مسخره میکنه ؟حالا نشونت میدم یابو علفیه گنده بک
با اعصابی فوق داغون دوباره سوار اسانسور شدم و رفتم طبقه خودمون
و از اونجا زنگ زدم به ارمینا که بیان بالا
و اجازه ی اعتراضم بهشون ندادم و از اون جایی که اونام اخلاق سگی منو میدونستن حرفی نزدن
یه دوش گرفتم و هندزفریمم گذاشتم تو گوشم و خوااااب...
romangram.com | @romangram_com