#جوجه_رنگی_من_پارت_39
هیوا:عالی بود،،خسته نباشی...
کوهیار:مرسی خانوم...بعدش رفت بالاو بالباس راحتی برگشت....
منم پیتزا هارواز تو فر درآوردم وصداش کردم
هیوا:کوهیار بیا شام
کوهیار:اومدم...
دوتایی باهم پیتزاهاموکه خیلیم خوشمزه شده بود خوردیم
کوهیار:هیوا بدعادتم کردی دیگه فک نکنم غذای هیچرستوران و هیچاحدی وبپذیرمبااین دست پخت معرکه ی تو...توهمه جوره تکی
هیوا:نوش جونت...خوبهکه،،هرجای دنیا هم باشی واسه غذا حداقل میای خونه...
هیوا:راستی واسه فردا شب زود بیاها،،خونه شبنم جون اینااییم
کوهیار:اوهوم خوب شدی گفتی یادم نبود...
بعداز شام ظرف آنچنانی کثیف نشده بود خیلی زود جمع شد...
کوهیار:هیوا ؟؟پایه فیلمترسناکهستی؟؟خیلی دلممیخوا
برااینکه فکرنکنه ترسوأمبا جسارتگفتم: آره بابا همیشه با هیراد نگا میکردیم
کوهیار:باشه تاببینبم
هیوا:اصن فیلم ترسناکخوراکمه....
romangram.com | @romangram_com