#جوجه_رنگی_من_پارت_100
باتعجب گفتم:إ باز شما؟؟؟ شما اینجا چیکار میکنی؟؟
ترنم:خب اینجا کار میکنیم...
آرشام:شما،شمایی یا خواهرت؟؟
خندید
ترنم:من ترنمم،ترمه یه خال گوشه ی لبش داره که منندارم...
بعد اتاق وترککرد...
آرتام اومد تو اتاق
آرتام:جون به لب شدم داداشم خب،آخع چت شد یهوتو دورت بگردم...میدونی مامان وباهزار مصیبت پیچوندم....
آرشام:قربونه داداشیم....
بعدش رفت و برام یچیزی آورد خوردم،،
آرتام:من میرم خونه لباس بیارم...مامان لباسای خونیتو ببینه سکته نیکنه
آرشام:برو
بعد دوباره ترنم اومد
romangram.com | @romangram_com