#جنگ_میان_هم_خون_پارت_70

_ ببین من روح هندریک رو از توی جسم کاترین حس کردم و وقتی روح‌هایی که غیب شده بودن رو چک کردم فهمیدم که هندریک هم جزوشون بوده.

با بهت و تعجب نالیدم:

_ این امکان نداره!

پوزخندی زد و گفت:

_ اتفاقا این واقعیته.

در همین لحظه صدای کاترین بلند شد:

_ دوستان، من می‌خوام چیزی رو برملا کنم و راز که از الهه آتش مخفی مونده رو بهش بگم.





سوالی به کاترین خیره شدم که پوزخند زد و ادامه داد:

_ جناب مایکل کسی که همسر الهه آتش هست عاشق من بوده.

به گوش‌هام اعتماد نداشتم؛ اصلا شاید خواب بودم؟ نبودم؟ مایکل عاشق کاترینه؟ یعنی همه‌ی اون حرف‌های عاشقانه ‌اش دروغ بوده؟ تیر کشیدن قلبم رو حس می‌کردم.

کاترین باز هم با بی‌رحمی ادامه داد:

romangram.com | @romangram_com