#اینجا_زنی_عاشقانه_میبارد_-_جلد_اول_پارت_65
چراغ سبز میشود.
- تو به من نیاز نداری؟
نگاهم میکند و مرا منتظر جواب میگذارد
- هنوز خیلی زودِ.
- نه زود نیست.
نگاهم میکند و این یعنی روی حرفم حرف نزن!
لبخند میزند
- تو خوبی… من زیادی خرم
دهنم باز میماند از حرفش، مینالم:
- رهام…
با شیطنت میگوید:
- این اولین و آخرین باری بود که از این حرفا از دهن من میشنوی من حقیقت رو فقط یکبار تکرار میکنم.
بلندتر میخندد:
- شایدم سالی یکبار.
چقدر دوستش دارم. با دل لرزه، بیمقدمه، خیلی جدی:
- دوست دارم. عزیزِ لعنتیِ من!
ماشین میایستد، نگاهم میکند، سر کج میکند.
- زن نباید مغرور باشه.
لبخند میزند:
romangram.com | @romangram_com