#حسی_مثل_دلتنگی_پارت_22
من دوست دارم تو حق نداري از من متنفر بشي !
دستمو از دستش ميکشم بيرون .
واقعا فکر کرده مثل هميشه چيزي به روش نميارمو خيلي زود ميبخشمش ؟
ميخوام سنگ بشم اما مثل بيد ميلرزم و بي مهابا اشک ميريزم با همون حال ميگم :
-از الان تا آخر عمرم ازت متنفرم ! همه چي تموم شد !
امشب آخرين شب بود ...
اين لحظه ، آخرين لحظه ايه که منو ميبيني .
*شمعها رو روشن کن ...
اين آخرين باره ..
يه دل سير نگاه ...
بعد خدانگهدارت ...
چيزي نگو ديگه ...
دعا کن هي برام ...
دعا کن بعد از اين ..
از توفکر تو درآم *
ميترسه ،
انگار تازه ميفهمه اينبار مثل هميشه نيست .
با چشماي سرخ و صداي لرزوني ميگه:
romangram.com | @romangram_com