#حجاب_من_پارت_99


نازنین_ ممنونم عزیزم. سر کلاسی؟

_ آره ولی استاد نیست

نازنین_ اشکال نداره الان میاد. میگم راستی محمدو ندیدی تو دانشگاه

صدامو آروم کردم _ چرا ایشونم همینجا نشستن

نازنین باخنده_ همینجا کجاست؟

_ کنارم رو صندلی

نازنین_ محمد کنارت نشسته؟

_ آرومتر چرا جیغ میکشی گوشم کر شد. آره

فکر کنم محمد فهمیده بود دارم راجع به اون حرف میزنم آخه یه بار که برگشتم سمتش دیدم داره لبشو میگزه معلوم بود سعی داره جلوی خندشو بگیره خدا بگم چیکارت نکنه نازنین آبرو برام نزاشتی

از اونطرف خط صدای خنده ی نازنین و طاها اومد

_ ای نامرد صدامو گذاشتی رو اسپیکر آقا طاها هم گوش داد؟

خندید_ آره. با عرض معذرت

در زدن. استاد اومد داخل

_ استاد اومد. فعلا خداحافظ

romangram.com | @romangram_com