#هستی_من_باش_پارت_139

ـ برای این که ببینم اسمتون با اسمی که برای همراه آقای موسوی هست مطابقت داره یا نه.

به فارسی گفتم:

ـ آهان از اون لحاظ.

زن کمی سرش و آورد جلو و با حالت بامزه ای گفت:

ـ چی؟

به انگلیسی گفتم:

ـ هیچی

ـ بله اسمتون هماهنگی داره.

رفت یه کلید آورد سمتم و گفت:

ـ اتاقِ چهار هزار طبقه بیست.

ـ مرسی.

و رفتم سمت آسانسور. وقتی دکمه ی آسانسور رو زدم یه آقایی هم، هم زمان با من دکمه ی آسانسورِ بقلی رو زد. درِ آسانسورِ طرف من باز شد. هر دو رفتیم داخل و در بسته شد. یه نگاه به صورتش انداختم. چشمای آبی موهای طلایی و صورت بور. قیافه اش غربیِ غربی بود. فکر کنم فرانسوی بود. بهم لبخند زد و به انگلیسی گفت:

ـ شما چهره ی شرقیِ زیبایی دارید.

از قیافه اش معلوم بود که داره واقعیت رو می گه. با یه لبخند گفتم:

ـ خیلی ممنون.

romangram.com | @romangram_com