#حریری_به_عطر_یاس_پارت_69


-داش علی دستت درد نکنه ... جبران کنم...

با مهربونی گفت:

همینکه حواست به حریر هست جبران کردی ...

خیلی خوشم اومد ... خیلی مرده ... همه جوره هواتو داره ..

حریر با هر جمله ی حسام یخ زده بود ... تمام وجودش سِر شده بود و قادر به جواب دادن نبود ... علیرضا حواسش به همه چیز بود ... حتی حسام ...

حسام که او را به این حال دید گفت:

- اون روز که درب و داغون از خونه زد بیرون داشتم با بچه ها تو کوچه بازی می کردم... رضا گفت حسام علی اقا رو ببین .. چرا اینجوری شده ؟

منم دوییدم جلوشو گفتم:

-داش علی چی شده؟ ...

داشت از دستش همیجوری خون می رفت ... چشماش کاسه ی خون شده بود ... خیلی حالش بد بود .. فهمیدم تو یه چیزی گفتی به هم ریخته ... آخه ما مردا وقتی خیلی داغونیم این جوری میشیم...خیلی از دستت ناراحت شدم .. می خواستم بیام خونه که دستمو گرفت و گفت:

-تو دخالت نکن .. یه چیزی بین ما بوده ... تو کاریت نباشه ...

مرد گنده حالش خیلی بد بود ... خیلی از دستت ناراحت شدم .. من علی رو خیلی دوست دارم همه جوره هوامو تو محله داره ... بچه ها به خاطر علی جرئت نمی کنن اذیتم کنن ... اما تو بدجوری ناراحتش کردی ... حریر قرار نبود چیزی بهت بگم ... اما تو این چند روز دلم خیلی ناراحته داش علیه ... کاش انقدر که اون دوست داره تو هم یه کم دوسش داشته باش...

قلب حریر بی اجازه اش در سینه بالا و پایین می شد ... علی چه خالصانه به حسام محبت کرده بود که برادرش این چنین عبد و عبیدش شده بود ...



(پست بیست و یک)

پاهای بلندش را روی هم انداخت و سرش را به پشتی مبل تکیه داد ... دود سیگارش را با ژستی خاص بیرون داد و نگاه سرد و بی روحش را به بیرون از پنجره دوخت .... تمام ذهنش درگیر بود ... تصویر حریر با آن قیافه ی به ظاهر ساده در تمام وجودش رخنه کرده بود ...از بعد از ظهر تا به حال ، با خودش در جنگ و ستیز بود ...گاهی به شرط پدرش لعنت فرستاده بود و گاهی بی اراده به این شرط خندیده بود ... در باز شد و پریناز وارد اتاق شد ... صدای تق تق کفش های پاشنه بلندش درست مثل یک پتک بر سرش کوبیده می شد... چانه ی پریناز کنار گوشش درست روی شانه اش نشست و نرم گردنش را بوسید ... عطر تند و تیزش مشامش را آزرد... امروز کنار دختری نشسته بود که بوی عطر یاسش دیوانه کننده بود... کلافه در جا تکان خورد و با بی حوصلگی گفت:

- ولم کن پری ...

romangram.com | @romangram_com