#هر_اشتباهی_عشق_نیست_پارت_60
سه تا ئي ( من و مامان و آريا و فرشاد ) نه چهارتائي به طرف گلخونه راه افتاديم
من و آريا جلو قدم مي زديم و فرشاد و مامان هم پشت سرمون با فاصله مي اومدن
توي راه آريا مرتب اصرار مي كرد موضوع سري دوم
رو واسش فاش كنم .
از اون اصرار و از من نچ نچ...
رفتيم داخل گلخونه
سمت راست و چپ گلخونه پر بود از انواع و اقسام گل كه به رديف هاي 5 تائي كاشته شده بود به سفارش من سعيد آقا روزي نيم ساعت موسيقي داخل گلخونه پخش مي كرد و فقط از موسيقي هاي بي كلام كلاسيك استفاده مي شد...
بازم به سفارش خودم امروز هم يكي از آهنگاي موزارت در حال پخش شدن بود
romangram.com | @romangram_com