#هر_اشتباهی_عشق_نیست_پارت_53
تازه فهميدم چه گلي به سرم شده خدايااااااااااااااااااااا اااااااا
همين مونده بود كه اين ........ همه هيكلم رو ببينه واااااااااااااااااااااااا ااااااااااي
اين بماند كه مامانم چقدر رو سرم غر زد اگر بابا مي بود با كمال خونسردي مي گفت
چيزي نشده خانوم اين افكار قرن بوغي رو به بچه نخورون!!!
اما بابائي در كار نبود و مامانم مرتب حرص مي خورد
البته افكار مامانم بيشتر تو ذهن من جا گرفته بود زياديش بود منو اونطوري ببينه...
ولي توي دلم قند مي سابيدم بدم نيومده بود شايد اگر يكي از اون سوسولا مي ديدن دوباره فرار مي كردم پيش جيغ توجنگل...
ولي دكترررررررررر...
romangram.com | @romangram_com