رمان هر اشتباهی عشق نیست

#هر_اشتباهی_عشق_نیست_پارت_35

شايد اگر رعنا به عشق مي رسيد عشق منم كنارم مي موند شايد اگر عشق رعنا هم مثه من صبور بود و ده بار كه نه سه بار ميومد خواستگاريش، نرم مي شدم



سخته كه اول عشقت بره و بعدم يادگارش- تو بموني خاطراتشون- هنوزم دارم زجر مي كشم از نبودش



يه بغضي اومد تو گلوش كه اشكاي منم جاري شد تو آينه يه نگاهي انداخت كه سرم رو به سمت پنجره برگردوندم كه تابلو نشه


- زري خانوم ...؟


- اون خواهرمه از شوهرش طلاق گرفته – به اصرارهر روز مياد كارامو مي كنه و ميره . چندبار گفتم خدمتكار انجام ميده ولي كو گوش شنوا



- چرا تا حالا ازدواج نكرديد كه فراموش كنيد



ماشين رو با سرعتي عجيب زد كنار چنان باسرعت اينكار رو انجام داد كه ترسيد م بر گرده بزنه تو گوشم – ولي حتي برنگشت نگام كنه فقط خيلي محكم گفت

romangram.com | @romangram_com