#هر_دو_باختیم__پارت_78
- دیگه نمی خواد بگی.
- باشه هر طور راحتی.
گوشی رو گذاشت... !!!
" ای بابا.. ناز کردنم به ما نیامده!
............................
یه دفعه در اتاقم با شتاب باز شد. مثل برق گرفته ها از جا پریدم!
دستمو گذاشتم رو قفسه سینم و گفتم: چته الهام؟ مثل این که تو امروز قصد کردی منو جوون مرگ کنی؟!
- به من چه تو امروز هر وقت منو می بینی می پری.... انگار جن دیدی!!!
- ای بابا.. حالا چی کار داری؟
- اخ خوب شد گفتی... من باید برم!
یه نگاه به ساعت انداختم چهار بود تازه!!
- تازه ساعت چهاره که!!
romangram.com | @romangram_com