#همین_که_حال_من_خوش_نیست__پارت_110

-پس حسابی از خجالتت در اومده.

پوزخندی از سردرد میزنم

-بی عاری دیگه؟

-ارام؟

-زهر مار،جلو اینه به تنت نگاه کردی؟

رویم رابر می گردانم

-مهم نیست.

-هیچی نگفتی گذاشتی هر غلطی می خواد بکنه؟؟

-گفتم که مهم نیست؟

-بی خود می کنی که مهم نیست،باهات مثل یه هرز.. رفتار کرده اونوقت میگی مهم نیست؟؟

-من پیه همه چیز رو به تنم مالیدم اومدم تواین خونه.

-که چی بشه؟تحقیرت کنه و بعد پرتت کنه بیرون؟؟

اهسته لب می زنم

-تو یاسین رو نمیشناسی.

-اتفاقا از عمل شنیع دیشبشون شناخت کامل ازش پیدا کردم.بلند شو جمع کن بریم؟؟

-ارام؟


romangram.com | @romangram_com