#هم_خونه_پارت_154

.نه نه متشکرم . شما خیالتون راحت باشه. بازم ممنونم
.هرطور که خونه ی خودتون هستید اینجا هم همونطور باشید
.مرسی نگران نباشید
.اصلا به امشب فکر نکنید. خداحافظ ... کامبیز نگاهی به او کرد و فکری کرد و بعد گفت نگران نباشید. اصلا
..خداحافظ
آنشب برای یلدا تجربه ی جدیدی بود. حداقل این بود که کمتر بیاد شهاب افتاده بود. مادر کامبیز زرشک پلو با مرغ
.خوشمزه ای درست کرده بود که همگی از خوردن آن لذت بردند
.بعد از شام هم دور هم نشستند و پدر کامبیز مجلس را بدست گرفت و از همه چیز و همه جا گفت
برای یلدا که همیشه تنها بود و دور برش خلوت . شب جالبی بود. آنقدر که وقت نمیکرد به یاد شهاب بیافته... و از
.این جهت خوشحال بود129

.بالاخره همراه خواهران کامبیز به طبقه ی بالا رفتند تا در اتاق کامبیز استراحت کنند
کتایون گفت یلدا جان شبها زود میخوابی؟
.نه اتفاقا تا دیر وقت بیدارم
.چه خوب . بابا این کیمیا ساعت 13میخوابه
.کیمیا گفت بیخود کرده ای . من کجا ساعت 13میخوابم. از دست کامبیز و بابا مگه میشه زود خوابید
.کتایون گفت آره کامبیز تا دیر وقت اینجا میشینه و گیتار میزنه. گاهی هم بلند میخوابه
...یلدا متعجب گفت ا. چه جالب من نمیدونستم آقا کامبیز اینطوری اهل موسیقی باشن
.کیمیا گفت به . کجاش رو دیدی. پس واجب شد بیشتر اینجا بیای و از نزدیک هنر نمایی اش رو ببینی
...یلدا خندید
کتی گفت یلدا جان مانتوت رو در بیار و راحت باش. لباس داری؟
.بله .بله .مرسی
تاپ قرمز خوش رنگی .یلدا روسری اش را برداشت و مانتویش را در آورد . از نگاههای کتی و کیمیا خنده اش گرؾ
.پوشیده بود که با شلوار جین اش زیبا به نظر میرسید
.کتی طاقت نیاورد و گفت ماشاءالله چقدر خوشگل و ظریفی
.کیمیا گفت بزن به تخته. و خندید
کتی در حالی که دو انگشتی به کمد میزد گفت چه موهای بلندی داری. خوش بحالت. چطوری این همه بلندشون
کردی؟ من که طاقت نمیارم . تند تند کوتاه میکنم و بعد پشیمون میشم. البته موهات خیلی هم قشنگه و به بلند
.کردنش میارزه
.یلدا فقط خندید و از اینکه آنقدر از او تعریؾ میکردند خوشحال بود و در دلش قند آب میکرد
ناگهان نگاه کتی روی گردنبند یلدا متوقؾ شدو در حالی که متحیر به یلدا نزدیک میشد خطاب به کیمیا گفت
.ا ... کیمیا این زنجیر چقدر شبیه زنجیر کامیه
.دل یلدا هوری ریخت. چون واقعا زنجیری بود که کامبیز سر عقد به او هدیه داده بود
.کیمیا ادامه داد آره . شبیه شه

romangram.com | @romangram_com