#هکر_قلب_پارت_89
سروناز هر از چند گاهی نگاه پر کینه بهم مینداخت که بهش بی محلی میکردم.ناسلامتی روان شناس بودم.میدونستم اینکار از صد تا فحش براش بدتره..از یه طرفم هم دلم واسش میسوخت..
فکر کنم خیلی شهاب رو دوست داشت...الان فکر میکنه من یه دختر جلفم که اومدم دوروزه اون رو از شهاب جدا کردم....
البته تا حدی هم حق رو بهش میدادم...برم بهش بگم همه اینا فرمالیته اس بنده خدا انقد حرص نخوره....بهش خیره شدم...دختر نسبتا زیبایی بود...آرایش بی نقصی داشت...
نیم نگاهی هم به شهاب انداختم...
از فکری که کرده بودم قلبم تکون خورد...یعنی من میتونستم شهاب رو با سروناز ببینم؟!!
این چه حسیه که از تصور بودن اون دوتا با هم من رو تا مرز جنون میبره...
دوباره به شهاب نگاه کردم...
چه چهره ی مردونه ای داشت...چقدر خاص و پر جذبه بود...حس میکردم اگه میخواست میتونست خیلی کارا بکنه ولی الان با مخفی کردن خودش خواسته که از خیلی اتفاقات که علیه کشورمون و آشناهاش ممکنه اتفاق بیفته جلوگیری کنه...
متوجه نگاهم شد...سرش رو برگردوند....حرفش با کامران تموم شد...با لبخند و ابروهای بالا رفته نگاهم کرد...
یه چیزی توی وجودم لرزید...لرزیدو وجودم رو نابود کرد...امشب چرا اینطوری شده بودم...
خواستم نگاهم رو بدزدم و از این حس فرار کنم که شهاب ضربه ی آخر رو زد و دستش رو دور شونه هام محکم حلقه کرد و من رو به خودش چسبوند...
چشمام رو بستم...خدای من...خدای من....داری با من چیکار میکنی...
یعنی این کاری که کرده بود نمایش بود یا واقعا با احساس خودش من رو توی آغوشش گرفت؟
نمیدونم چرا دوست داشتم به حدس دومم فکر کنم...ولی شهاب نجوا گونه زیر گوشم گفت:
_چیشده؟حالت خوبه؟
به کامران و سروناز نگاه کردم...که یکی با شیطنت ودیگری با عصبانیت بهمون زل زده بود...
پس باز هم همش تظاهر بود..
خودم رو تشر زدم...خب معلومه دختره ی دیوونه.تو هم امشب توهم زدی...خجالت بکش.فردا به این افکارت میخندی...
سعی کردم خون سردیمو به دست بیارم...
سرم رو برگردوندم سمتش که بخاطر نزدیکیش بهم رخ به رخ شدیم...
ته دلم چیزی تکون خورد ولی کمی بیشتر سرم رو چرخوندم و کنار گوشش با لبخندی که به زور تونستم روی چهره ام بزارم گفتم:
_دارم سعی میکنم تو نقشم فرو برم.
اینبار به جای بوی عطر,گرما و بوی تنش بود که خمارم کرد...ازم فاصله گرفت و با تحسین نگاهم کرد...به روی خودم نیاوردم و سرم رو انداختم زیر و به حرف کامران که رو به شهاب زد گوش دادم:
romangram.com | @romangram_com