#گودبای_تهران_پارت_1

تمام وسایلامو جمع کردم ؛ نگاه گذرا به کل اتاق انداختم

بلند صدا زدم: سهیل مطمئنی چیزی جا نزاشتیم؟

سهیل: اره نازنین جان همه چیو گرفتیم

بعد با بغض الکی گفت: توروخدا بیا بریم

با حرص از اتاق اومدم بیرون و گفتم:باشه مهمم نیست اگه چیزی جا گذاشته باشیم

باشادی گفت: ایول چطور؟

-چون من اونجا خفت میکنم اگه چیزی جا گذاشته باشیم

بعد با حرص رد شدم از کنارش رفتم...

سهیل: ای بابا عجب گیری افتادیما

.....

انقدر جروبحث کردیم تا بلاخره رضایت دادیم که راه بیفتیم

همه وسایلامون رو مرتب چیدیم تو ماشین

سهیل: خب دیگه وقت رفتنه...


romangram.com | @romangram_com