#گلشیفته_پارت_1
را میبینی و هردم زیارت میکنی دردم
ترا میبینم و میلم زیادت میشود هردم
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
نه راهست این که بگذری مرا بر خاک و بگریزی
گذاری ار و بازم پرسی تا خاک رهت گردم
ندارم دستت از دامن بجز در خاک و ان دم هم
که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم
فرو رفت از غم عشقت دمم دم میدهی تا کی
دمار از من بر اوردی نمیگویی بر اوردم
شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجستم
رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم
کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت
نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم.
حافظ
هانیه_البالو.شفتالو.کجایی؟ شفتالو تو که اینجایی.چرا صدات در نمیاد؟
romangram.com | @romangram_com